در یک صبح بارانی، ایم سو وون به سمت مدرسه ش حرکت میکنه که فاصله ی زیادی با خانه نداره. پدرش در یک کارخانه ی محلی کار میکنه و مادرش تو مغازه ی طبقه ی پایین خانه شان مشغول کار است. چند ساعت بعد، پدر سو وون تماسی از دفتر پلیس دریافت میکنه که به دخترش حمله شده وبه دلیل جراحت زیاد در بیمارستان بستریه. آیا آن ها پس از این اتفاق وحشتناک قادر خواهند بود که دوباره زندگی ای شاد مثل گذشته داشته باشند؟
جهت ارسال دیدگاه ، ابتدا در سایت لاگین کنید ورود به سایت